جدول جو
جدول جو

معنی پور علی - جستجوی لغت در جدول جو

پور علی
(رِ عَ)
خاقانی گاهی خود را چنین میخواند، چه پدر او علی نجار بوده است:
دل در سخن محمدی بند
ای پور علی، ز بوعلی چند؟
خاقانی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شوق علی
تصویر شوق علی
(پسرانه)
مرکب از شوق (هیجان) + علی (بلند مرتبه)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شورعلی
تصویر شورعلی
(پسرانه)
شور (فارسی + علی (عربی) مرکب از شور (هیجان) + علی (بلندمرتبه)
فرهنگ نامهای ایرانی
(قَ رِ سا)
دهی از دهستان جرۀ بخش مرکزی شهرستان کازرون واقع در 62 هزارگزی جنوب خاور کازرون و شمال رود خانه جره. موقع جغرافیایی آن جلگه و گرمسیر مالاریایی است. سکنۀ آن 62 تن است. آب آن از رود خانه جره و محصول آن غلات، برنج، کنجد، ماش و مرکبات، و شغل اهالی زراعت و باغبانی است. راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
دهی از دهستان دول بخش حومه شهرستان ارومیه. واقع در 35هزارگزی جنوب خاوری ارومیه و پانصدگزی باختر شوسۀارومیه به مهاباد. جلگه، معتدل، مالاریائی. دارای 62تن سکنه. آب آن از قنات و چشمه. محصول آنجا غلات و توتون. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی جوراب بافی و راه آن ارابه رو است. تابستان از شوسۀ مهاباد میتوان اتومبیل برد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(دِیْ عَ)
دهی است از دهستان کره سنی بخش سلماس شهرستان خوی و دارای حدود100 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
خواجه پیرعلی، از ترکمانان معاصر میرزا عمر شیخ بن امیر تیمور. وی در تبریز بقتل رسیده است. (حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 562)
ابن خواجه محمد بایزید (خواجه...، ، از معاصران میرزا بایسنقر. (حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 596)
آق قوینلو. برادر بهاءالدین قراعثمان مؤسس سلسلۀ آق قوینلو. (از سعدی تا جامی ص 444)
لغت نامه دهخدا
(حَ جَ رِ عَ)
مصحف حجر عسلی است
لغت نامه دهخدا
(رِ خَ)
مراد ابراهیم پیغمبر است:
بشد ز ملت پور خلیل، حمزه پدید
که بد بقوت اسلام احمد و حیدر.
ناصرخسرو.
رجوع به ابراهیم شود
لغت نامه دهخدا
از علمای معروف آمریکائی، وی در نزدیکی عشق آباد حفریاتی کرد و در گورکان آنو بعضی اشیاء یافت که شباهت باشیاء سومری و عیلامی داشت، (ایران باستان ج 1 ص 33)، مأمور مؤسسۀ کار خانه جی امریکائی برای تحقیقات راجع به آثار عتیقۀ بابل و کلده، کارهای مهمی بدست وی انجام یافته است، (ایران باستان ج 1 ص 55)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کور دلی
تصویر کور دلی
کند فهمی کم هوشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نور اعلی
تصویر نور اعلی
برین شید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آمر علی
تصویر آمر علی
((مِ عَ))
آدم فضول که مدام دستور می دهد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پر علف
تصویر پر علف
مليئةً بالعشب
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از پر علف
تصویر پر علف
Weedy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پر علف
تصویر پر علف
herbeux
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از پر علف
تصویر پر علف
עשבוני
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از پر علف
تصویر پر علف
گھاس سے بھرا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از پر علف
تصویر پر علف
ঘাসে ভর্তি
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از پر علف
تصویر پر علف
yenye majani
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از پر علف
تصویر پر علف
풀이 많은
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از پر علف
تصویر پر علف
草だらけの
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از پر علف
تصویر پر علف
vol met gras
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پر علف
تصویر پر علف
घास से भरा हुआ
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پر علف
تصویر پر علف
penuh rumput
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پر علف
تصویر پر علف
เต็มไปด้วยหญ้า
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پر علف
تصویر پر علف
lleno de maleza
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پر علف
تصویر پر علف
erboso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پر علف
تصویر پر علف
长满杂草的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پر علف
تصویر پر علف
zarośnięty
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پر علف
تصویر پر علف
зарослий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پر علف
تصویر پر علف
krautig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پر علف
تصویر پر علف
заросший
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پر علف
تصویر پر علف
cheio de ervas
دیکشنری فارسی به پرتغالی